ای ششم پیشوای اهل ولا
خلق را رهبری به دین هدی
پای تا سر خدانمایی تو
هم ز سر تا بپای صدق و صفا
ولادت امام جعفر صادق (ع) مبارک
از مکه فروغ ایزدی پیدا شد / سرچشمه فیض سرمدی پیدا شد
در هفدهم ربیع از دخت وهب / نو دسته گل محمدی پیدا شد
میلاد رئیس مکتب، محمد مصطفی(ص)
و رئیس مذهب، صادق آل عبا مبارک باد
صادق که اساس دین ازاو شد معمور
بودند ملایک پی امرش مامور
میلاد ششمین اختر تابناک آسمان
ولایت امام صادق(ع) مبارک باد
بوی خصال محمد آمد
صادق آل محمد آمد
صلـوات خـدا بـه مـه جمالش
به مه جمالش به رسول و آلش
ولادت امام صادق(ع) مبارک باد
ز آسمان دل من خورشید و مه برآمد
شب میلاد احمد(ص) با پور حیدر آمد
همه شادی نمایید که میلاد نبی شد
جلوه ی نور صادق ز بعدش منجلی شد
عید شما مبارک
ارجاعاتی که به عقاید جعفر صادق در میان نوشتههای گروههای متضاد از قبیل صوفیان، دانشمندان، شیعیان، فقه اهل سنت، اسماعیلیان، افراطیون و غیره یافت میشود نشان میدهد که صادق شخصیتی با نفوذ در میان همه مکاتب دینی مهم زمان خویش بودهاست. به گفته یعقوبی معمول بود برای هر کس که میخواست حدیثی از صادق بیاورد میگفت: دانشمند به ما خبر داد که…» مالک بن انس وقتی میخواست چیزی را از صادق نقل کند میگفت: "ثقه (معتمد)، جعفربن محمد، خودش به من گفت که …" از ابوحنیفه هم مشابه این عبارت روایت شدهاست.اگر چه فرقهها و گروههای مختلف سعی کردهاند میراث علمی باقیمانده از صادق را به نفع خودشان به کار گیرند، با این حال کتب شیعی مهمترین منبع تعلیمات صادق میباشد. برای شیعیان دوازده امامی، جعفر صادق، ششمین امامی است که تشیع را به عنوان یک دستگاه فکری نیرومند و جدی در اواخر دوران بنی امیه و اوایل حکومت امویان پایهگذاری کرد.به گفته طباطبایی شمار احادیثی که از صادق و پدرش باقر روایت شده از تمام احادیثی که از پیامبر و دیگر امامان شیعه روایت شده بیشتر است. تفکر عرفانی شیعی که از میر حیدر آملی آغاز شد و با فیلسوفان دوره صفویه از قبیل میرداماد، ملاصدرا و قاضی سعید قمی ادامه پیدا کرده و تا زمان حاضر ادامه دارد، برپایهٔ احادیث امامان شیعی بخصوص جعفر صادق شکل گرفتهاست .
امام جعفر صادق با فاطمه که از نسل حسن بن علی بود، ازدواج کرد. از او دو پسر به نامهای اسماعیل بن جعفر (امام ششم فرقهٔ اسماعیلیه) و عبدالله افطح متولد شدند. به دنبال مرگ فاطمه، صادق بردهای به نام حمیده خریداری کرده، او را آزاد کرد و مسائل دینی را به او آموخته سپس با او ازدواج کرد. حمیده برایش دو پسر به نامهای موسی کاظم (امام هفتم شیعیان دوازده امامی) و محمد دیباج به دنیا آورد. حمیده مورد احترام شیعیان مخصوصاً نی است که او را به خاطر درایت و دانایی اش می ستایند. جعفر صادق ن را به حضورش میفرستاد تا عقاید اسلامی را از او یاد بگیرند. معروف است از آن امام که در حقش گفتهاست که حمیده مثل طلای ناب از هر ناخالصی پاک است.
صادق سی چهار یا سی پنج سال داشت وقتی بعد از پدرش محمد باقر به مقام امامت رسید و برای بیست و هشت سال منصب امامت شیعیان را بر عهده داشت، طولانیترین دوره در میان یازده امام اول شیعیان.همچنین این دوره از لحاظ ی و هم از لحاظ تنوع عقاید دینی داری اهمیت فراوان میباشد.
قبل از صادق اکثریت شیعیان تهای انقلابی زید (عموی جعفر صادق) را به سکوت رازآلود پدر و پدربزرگ صادق ترجیح میدادند. زید ادعا میکرد که مقام امامت بسته به مطالبهٔ عمومی این مقام توسط خود امام است. صادق از طرف دیگر دکترین امامت را برای شیعیان اینطور توضیح میداد که امامت بسته به انتخاب بشر یا مطالبهٔ عمومی آن نیست»، بلکه هر امام دارای علم بخصوصی است که او را برای آن مقام شایسته میکند. این علم از محمد پیامبر به علی و سپس دیگر جانشینان علی میرسد. بر این اساس، دکترین نص یا انتصاب هر امام بوسیله امام قبل به فرمان خداوند» توسط صادق کامل شد. صادق با این حال میگفت که به رغم اینکه به منصب امامت انتخاب شده، ادعای خلافت نخواهد کرد.
امامت صادق مصادف با اواخر دوران حکومت بنی امیه بود، دورهای که شورشهای فراوانی از جانب شیعیان و غیر شیعیان به خود دید که عاقبت منجر به شکست خونین بنی امیه توسط عباسیان یا بنی عباس، فرزندان عباس، عموی پیامبر، شد. صادق اما به همان ت پدر و پدربزرگش ادامه داد و نقشی در این شورشها ایفا نکرد. او از شورش زیدیها که اطراف عمویش زید گرد آمده بودند و مورد حمایت معتزله و محدثان مدینه و کوفه بودند دوری میکرد.همچنین از شورش محمد ابن عبدالله نفس زکیه که ملهم از کیسانیها بودند حمایت نکرد.بر این اساس صادق هیچ نقشی در سرنگونی امویان توسط عباسیان نداشت. پاسخش به پیکی که تقاضای کمک ابومسلم خراسانی، سردار خراسانی شورش عباسیان، را به نزدش آورده بود، مشهور است. صادق تقاضای چراغی کرده نامه ابومسلم را سوزانده خطاب به پیک گفت: آنچه را دیدی با اربابت در میان بگذار». موقع سوزاندن نامه همچنین ایراد کرد: این مرد از ما نیست و این زمان، زمان من نیست.» صادق همچنین دیگر تقاضاها کمک را رد کرد و خودش هم ادعایی حکومت نکرد. صادق گفته بود که هر چند به عنوان امام منتخب رهبری امت اسلامی را بر عهده دارد، اما ادعای حکومت بر مسلمین را به کسی تحمیل نخواهد کرد.
اواخر دوره بنی امیه و اوایل دوران بنی عباس دوران ضعف حکومت مرکزی بود و این فرصتی را در اختیار صادق گذاشته بود تا آزادانه در مدرسهای که بیش از ۴۰۰۰ شاگرد را تربیت کرده بود، تدریس کند. از میان این شاگردان میتوان ابوحنیفه و مالک بن انس، بنیانگذاران دو مکتب فقهی اهل سنت، حنفیه و مالکیه را میتوان نام برد. واصل بن عطا، بنیانگذار مکتب معتزلی هم در میان این شاگردان بود. بعد از اینکه انقلاب عباسیان، امویها را برانداخت، شمشیر عباسیان به سمت شیعیانی برگشت که سابقاً در کنار عباسیان علیه امویها میجنگیدند. عباسیان همچنین به جعفر صادق مظنون بودند، چون شیعه همیشه معتقد بود رهبری امت اسلامی مقامی بود که با امر الهی و توسط امام قبلی به هر امام داده میشود. بهعلاوه صادق پیروان زیادی، هم در میان شاگردانش و هم در میان کسانی که او را امام امت میدانستند داشت. در دوران حکومت منصور، صادق به همراه چند تن از اشخاص مطرح مدینه به بغداد فرا خوانده شد. به این منظور که خلیفه بتواند از نزدیک آنها را زیر نظر داشته باشد. صادق اما با نقل حدیثی از پیامبر از منصور خواست تا او را از این سفر معذور دارد. حدیث اینگونه روایت میشود که: مردی که از دیارش مهاجرت کرده تا زندگی اش را بسازد به هدفش خواهد رسید اما کسی که در کنار خانواده اش بماند زندگی طولانی تری خواهد داشت.» و منصور ظاهراً تقاضایش را پذیرفت. بعد از شکست و مرگ محمد نفس زکیه در سال ۷۶۲، اما، صادق بهتر آن دید تا فراخوان منصور را اطاعت کند. بعد از مدت کوتاهی، اما، صادق خلیفه را قانع کرد که برایش خطری ندارد و اجازه یافت تا به مدینه برگردد.
در اواخر زندگی، صادق کم و بیش مورد آزار و اذیت خلفای عباسی قرار میگرفت. حاکم مدینه به عنوان مثال دستور گرفته بود تا خانهاش را آتش بزند، حادثهای که باعث آسیب امام نشد. به عقیدهٔ شیعه، این حادثه مانند حادثهٔ فرار ابراهیم نبی از آتش معجز گونه بود. صادق همچنین به منظور اینکه ارتباط کمتری با پیروانش داشته باشد زیر نظارت شدید بود و گاهگاهی هم به زندان میافتاد.
درباره این سایت